آن چه که ما خودآگاهی ناشی از تمدن می نامیم، به طور جدی از غرایز اصلیمان فاصله گرفته است. انسان عصر حاضر به علت شهر نشینی تا حدی به قدرت اراده و اختیار دست یافته و بدون توسل به دعا و سرود و دهل {در رقص های مذهبی و جادوگری}، کار خود را با کارآیی لازم پیش ببرد. اما با همه ی منطقی شدن و کارا بودن، نیروهایی درون اوست که خارج از کنترل او هستند. ایزدان و اهریمنانِ انسان از بین نرفته اند، بلکه تغییر نام داده اند. این نیروها مدام انسان را در بی قراری، اضطراب های مبهم، پیچیدگی روانی، اشتهای سیری نا پذیر برای مصرف قرص و الکل و مواد مخدر، و از همه مهم تر، در طیفی از بیماری های عصبی نگاه می دارند.
( C.G. Jung )
[ Man and His Symbols ]
www.QuoteSweet.com